برای سالروز آسمانی شدن استاد حسین قندی
سربداران - استاد قندی برایمان تنها یک استاد نبود بلکه یک قهرمان بود؛ قهرمانی که از ما بچه های ساده شهرستانی که تاره وارد دانشگاه شده بودیم میخواست قهرمان بسازد.
سحر شقاقی
او جادوگری بود که با کلمات در مغزش ترکیبات فریبنده میساخت و بقول خودش همین کلمات، هم نان و هم آب داشت بشرطی که مثل موم در دستانمان نرم و بر صفحه روزنامهها جاری میشد.
درست مثل کلماتی که بر صفحه اول روزنامه ها مینشست و میشد تیتر شناسنامه دار قندی
برند قندی و مثل باقلوا بر کام مخاطب شیرینی میکرد.
او را سلطان تیتر مینامیدند و چه لقبی بالاتر از این برای روزنامه نگاری که برخلاف اسلاف خویش دستمزدهای آنچنانی برای تیترهایش میگرفت و افتخارش نیز همین بود.
ما ولی در برهه ای از زمان شاگردی این استاد را کردیم که روزنامه نگاری در ایران همانند صاعقه ای که بر دشت و دمن میزند و گلهای زیبا میرویاند که از قضا عمر کوتاهی هم دارد رشد خوبی کرد و روزنامه های توسعه گرا سر بر آوردند که فعالیت حرفه ای در آنها در حال شکل گیری و سرعت بخشی بود بالطبع ما جوانان پرشور و اشتیاق استاد قندی را الگو و سرمشق خود قراردادیم و هر کلامی که بر زبان جاری میساخت را میبلعیدیم بلکه در آینده دور و نزدیک هر کداممان حسین قندی دیگری بشویم.
اما دریغ که اثر صاعقه بسرعت ناپدید شد و دشت زیبا و پرگل بناگهان به خشکی گرایید. استاد تیتر ولی تاثیرات عمیقی بر شخصیت حرفه ای ما گذاشت استاندارد کار ما را بالا برد و جادوی کلمات را برایمان روشن کرد.
فرق بین تیتر و میان تیتر و لید و یادداشت و مقاله را روشن کرد و سادگی و ساده نوشتن و زیبا نوشتن را آموخت .
او نمونه یک استاد واقعی بود که شاگردانش نمونه امضای واقعی او بودند.
روحش شاد و نامش جاودان
انتهای پیام/د
کد خبر : 9929
تاریخ انتشار : 7 ماه پیش